داستان ما

پرتوی از نور در افق

آیا تا به حال داستان "پینگو در حال شکستن آسمان" را شنیده اید؟

 

مدتها پیش آسمان و زمین از هم جدا نبودند و جهان آشفته بود. غولی به نام پانگو بود که هجده هزار سال در این هرج و مرج خوابید. یک روز پینگو ناگهان از خواب بیدار شد. وقتی تاریکی اطرافش را دید، تبرش را برداشت و به تاریکی جلویش کوبید. فقط به صدای بلند گوش دهید، چیزهای آشفته به تدریج از هم جدا می شوند. چیزهای روشن و روشن به آرامی طلوع می کنند و بهشت ​​می شوند. چیزهای سنگین و کدر به آرامی سقوط می کنند و به زمین تبدیل می شوند. پس از جدایی زمین و آسمان، پانگو ترسید که آنها هنوز با هم باشند. سرش را بر آسمان گذاشت و با پاهایش زمین را رکاب زد. هر روز پانگو یک دهم افزایش می یافت و هر چه پانگو بیشتر می شد، پانگو بالاتر می رفت. به این ترتیب، من نمی دانم چند سال است که آسمان و زمین به تدریج تشکیل شد، پینگو نیز خسته شد. بدن پینگو پس از سقوط به طرز چشمگیری تغییر کرد. نفس او باد فصول و ابرهای شناور شد. صدایش تبدیل به رعد و برق شد. چشمانش خورشید و ماه شد. اعضای او چهار قطب شرق، غرب، جنوب و شمال زمین شدند. پوست او به سرزمین پهناور تبدیل شد. خون او تبدیل به رودخانه های جاری شد. عرقش بارانی شد که همه چیز را مرطوب کرد...

 

در سال 2006، بنیانگذار شرکت، مطالبی را از زمین در این داستان استخراج کرد، که حاکی از نقطه عطفی است، بنابراین نام تجاری ما "Landsign" نامگذاری شده است. در 13 سال گذشته، ما با مشتریانی از بیش از 100 کشور جهان همکاری داشته ایم. در سفارشات OEM و odm در میان مشتریان اوری، فروشندگان، خرده فروشان، توزیع کنندگان، سوپرسازان و فروشگاه های نولین وجود دارند. در حال حاضر، شما هنوز هم می توانید بهترین فروش را از ما در برخی از سوپر مارکرها و فروشگاه های آنلاین معروف مشاهده کنید.

 

We use cookies to offer you a better browsing experience, analyze site traffic and personalize content. By using this site, you agree to our use of cookies. Privacy Policy
Reject Accept